جعفرقلی صدریجعفرقلی صدری فرزند فرجاله صدری در سال ۱۲۸۹ (ه.ش) در اصفهان به دنیا آمد. وی دختر صارمالدوله (صارم الدوله پسر ظلل السلطان نوهی ناصرالدین شاه قاجار) حاکم اصفهان را به همسری خویش درآورد. [۱]
فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۸۵، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
او سمتهایی را از جمله ریاست کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی را در دوره سلطنت پهلوی به عهده داشت.۱ - تحصیلات و سمتهاوی پس از اخذ دیپلم به دانشکدهی افسری رفت و دورۀ دو سالۀ دانشکده را طی نمود که در سال ۱۳۱۳ فارغالتحصیل شد، نامبرده دارای مدرک تحصیلی ششم متوسطه و مدارج نظامی بوده است. [۲]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی معاصر، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۲۵۹، تهران، اسناد تاریخی، ۱۳۸۳.
در سال ۱۳۴۰ (ه.ش) سرتیپ و در سال ۱۳۴۸ سپهبد گردید. [۳]
عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۲۴۶، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.
او فارغالتحصیل دانشگاه جنگ و مسلط به زبانهای انگلیسی و فرانسه بود. از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۳ فرماندهی منطقه نفتخانه مرزی عراق را برعهده داشت [۴]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی معاصر، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (امیرعباس هویدا)، ص۲۸۱، تهران، وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲.
و در مهرماه سال ۱۳۴۳ به درجه سرلشکری رسیده و به ژنرال آجودانی شاه منتقل شد. او در ارتش مقامات بزرگی داشت و مدتی هم معاون سرای نظامی هم بود. [۵]
عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ص۹۲۵، تهران، گفتار و علم، ۱۳۸۰.
وی همچنین عضو لژ بزرگ فراماسونری ایران به نام «لژ بزرگ ایران» که در اسفند ماه ۱۳۴۷ تاسیس شده بود، به عضویت درآمد [۶]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی معاصر، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۲۵۵، تهران، مرکز اسناد تاریخی، ۱۳۸۳.
و در دوران خدمتش به رژیم پهلوی، نشانهای لیاقت درجه ۱ و ۲ و ۳ و همچنین نشانهای افتخار ۱ و ۲ و ۳ و نشان رستاخیز، آذر آبادگان و پاس را دریافت نمود. [۷]
فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۲، ص۳۳۷، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
وی از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ به مدت دو سال ریاست شهربانی را به عهده داشت. [۸]
عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۲۴۶، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.
در ۴ بهمن ماه ۱۳۵۰ توسط شاه همزمان به ریاست کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی منصوب شد. وی اولین رئیس کمیته مشترک ضدخرابکاری بود که البته مقامی عمدتا تشریفاتی بود و وظیفهی او را مدیریت ادارهی کل سوم ساواک (ناصر مقدم) و سپس (پرویز ثابتی) انجام میدادند. [۹]
شاهدی، مظفر، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور۱۳۳۵-۱۳۵۷)، ص۶۵۸، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۶.
بر اثر اختلافات شدیدش با پرویز ثابتی رئیس ستاد کمیته مشترک که از ساواک بود، در اردیبهشت ۱۳۵۲ از سمت ریاست کمیته مشترک برکنار گردید. وی در اول آذرماه ۱۳۵۲ پس از سی و هشت سال خدمت بازنشسته شد و پس از آن با موافقت شاه یک شرکت حمل و نقل را با مشارکت یکی از کمپانیهای بزرگ تاسیس نمود. [۱۰]
شاهدی، مظفر، ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور۱۳۳۵-۱۳۵۷)، ص۶۵۸، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۶.
۲ - نقش وی در کمیتهی مشترک ضدخرابکاریتشکیل کمیته مشترک ضدخرابکاری رژیم شاه (محمدرضا پهلوی) تبدیل به مخوفترین و وحشتناکترین شکنجهگاه در رژیم طاغوت، شده بود که در پی دستور محمدرضا شاه، کمیته مشترک ضدخرابکاری (ساواک - شهربانی) در تاریخ چهارم بهمن ماه ۱۳۵۰ تاسیس گردید که در این کمیته در واقع شهربانی نقش اداره ویژه «اسکاتلند یارد» را ایفا میکرد و ساواک نقش «ام.آی.۵» (MI۵-۴۷ یک سازمان کاملا پنهانی و محدود است که زیر نظر نخست وزیر، وظیفه کنترل فعالیتهای سیاسی علیه حکومت را به عهده دارد. کار این سازمان وظایف ضد جاسوسی و امنیت داخلی و جرائم سیاسی است و به طور کلی مسئول امنیت داخل کشور میباشد.) [۱۱]
فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج۱، ص۳۱۱، تهران، اطلاعات.
را داشت. [۱۲]
فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۱۸۹، جستاری از تاریخ معاصر ایران.
کمیته مشترک در محل اداره اطلاعات شهربانی تشکیل شد و بعدها در شهرستانها نیز شعبههایی که تحت نظر مرکز فعالیت مینمودند، راهاندازی گردید. کمیته مشترک با ۳۷۵ پست سازمانی که ۱۱۱ پست آن متعلق به ساواک و ۲۶۴ پست دیگر به شهربانی اختصاص یافت، فعالیت خود را آغاز مینماید. اولین رئیس کمیته مشترک سپهبد جعفرقلی صدری [۱۳]
فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۷۹، جستاری از تاریخ معاصر ایران.
رئیس شهربانی وقت و رئیس ستاد آن پرویز ثابتی از مقامات ساواک تعیین میگردد و نمایندگانی از ارتش و ژاندارمری به منظور هماهنگی در این ترکیب قرار میگیرند.پس از گذشت ۹۵ روز از تشکیل کمیته مشترک، رئیس شهربانی کل کشور سپهبد جعفرقلی صدری که همزمان ریاست کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و شهربانی را نیز بر عهده داشت، گزارش ویژهای در چهار برگ در خصوص سازمان و احتیاجات کمیته مشترک، مشتمل بر: «۱ – چارت تشکیلاتی ۲ – پرسنل مورد نیاز ۳ – اعتبار لازم جهت خرید خودور ۴ – اعتبار لازم جهت خرید کریستال برای دستگاههای بیسیم ۵ – اعتبار لازم جهت پرداخت اضافهکار پرسنل شبانهروزی کمیته ۶ – اعتبار هزینههای عملیاتی ۷ – اعتبار لازم جهت اجاره محل مناسب برای اداره گذرنامه و جابجایی آن و گسترش کمیته ۸ – اعتبار جهت مخارج بنزین، تعمیر اتومبیلها و تهیه غذا» تنظیم، و در «شرفیابی حضوری» به شاه ارائه کرد که در تاریخ ۱۱/۲/۵۱؛ یعنی یک روز بعد، دستور شاه، کتباً به رئیس کمیته ابلاغ گردید. [۱۴]
سلیمی، حشمت الله، شکنجه به روایت شکنجه گران ساواک، ص۱۰۰-۱۰۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۷.
[۱۵]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۶، تهران، ۱۳۸۱.
[۱۶]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۹۰، تهران، ۱۳۸۱.
اینک اصل گزارش: «...در اجرای اوامر صادره کمیته مشترک ضدخرابکاری متشکل از عوامل ساواک و شهربانی کل کشور از تاریخ ۴/۱۱/۵۰ در محل شهربانی کل کشور تشکیل گردیده که اقدامات و فعالیتهای آن در زمینه دستگیری و قلع و قمع گروههای خرابکار مستمراً از عرض گذشته است. در کمیته حدود ۶۵ نفر از کارمندان ساواک و حدود ۲۰۰ نفر از افسران، درجهداران و پاسبانان شهربانی کل کشور انجام وظیفه مینمایند و کمیته به وسیله اطلاعاتی که اکیپهای تجسس کمیته راساً کسب مینمایند و با اخبار و اطلاعاتی که از طرف ساواک، اداره اطلاعات شهربانی کل کشور، پلیس تهران و سایر مراجع دریافت میدارد، به فعالیت خود ادامه میدهد. اکنون که مقرر است کمیته کماکان به وظایف محوله بپردازد، با توجه به تجاربی که طی سه ماه گذشته به دست آمده و احتیاجاتی که احساس شده سازمان جدیدی برای کمیته در نظر گرفته شده که نمودار آن به ضمیمه از عرض میگذرد و مجموع پرسنل مورد نیاز کمیته که در نمودار مشخص شده ۳۷۵ نفر خواهد بود که ۱۱۱ نفر آنها از ساواک و ۲۶۴ نفر آنها از شهربانی تامین میشوند.» [۱۷]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی، مجموعه مقالات همایش اسناد تاریخ معاصر، ص۸۵-۹۱، تهران، ۱۳۸۱.
۳ - صدری و کمیته مشترک ضدخرابکاریجعفرقلی صدری در اعترافات خود میگوید: «...پس از چند روز ماموری جلوی کلانتری قلهک کشته شد و سپهبد فرسیو را ترور کردند و در همین زمان، واقعه سیاهکل اتفاق افتاد. ساواک و ژاندارمری رفتند و آنها را کشتند و بازماندگان گروه سیاهکل متواری شدند. این گروه در تهران شروع به سرقت از بانکها و تخریب کردند. شاه ما را احضار کرد. مقام امنیتی در حضور شاه گفت: ما به تنهایی نمیتوانیم کاری بکنیم. در این شورا که تشکیل شده بود، ازهاری، اویسی، بنده و پالیزبان شرکت داشتیم. پس از مدتی مذاکره، تصمیم گرفته شد، یک اجتماع سازمان نظامی تشکیل شود. ثابتی از طرف ساواک، سپهبد جعفری از طرف شهربانی و سپهبد محققی از طرف ژاندارمری، اعضای این تشکیلاتشدند. سرلشکر فرزانه که در آن زمان رئیس آگاهی بود، رئیس اطلاعات شهربانی شد. شاه گفت که باید این اجتماع تشکیل شود و شما هر کس را که گرفتید باید تحویل ساواک بدهید. ولی آقای ثابتی هر کس را میگرفت خودش به تنهایی عمل میکرد. من ناراحت شدم و با او همکاری نکردم و گفتم که ساواک شش هزار عضو فقط در تهران دارد، خودش به تنهایی عمل کند. شبی در چهار نقطه تهران بمبگذاری شد. فردا هویدا تلفن کرد که باید بیایید جلسه. فردوست و هدایتی هم آنجا بودند. جلسه تشکیل شد و هویدا گفت که شاه از این بابت ناراحت است، شما چرا همکاری نمیکنید. ما میدانستیم که بمبها را ساواک منفجر میکند تا وانمود نماید که در شهر خرابکاری میشود و باید همه نیروهای انتظامی با ساواک همکاری کنند. شخصی به نام جهان شب ژرفی که بمبساز ساواک بود و بمبها را میساخت، خود در حادثه بمبگذاری کشته شد و این واقعیت را که ساواک عامل بمبگذاری بود، ثابت میکند. من حاضر شدم دو افسر و ۳۰ پاسبان در اختیار کمیته بگذارم و همین کار را هم کردم؛ اما باز متوجه شدیم که ثابتی به تنهایی عمل میکند و خودش با افرادش به خانهای در نیروی هوایی حمله کرده و چند نفر را کشته و دستگیر کرده، ما ناچار تصمیم گرفتیم از کارهای او و مکالمات تلفنیاش اطلاعاتی حاصل کنیم، من سرهنگ مخفی، افسر اطلاعاتی را احضار کردم و به کمک تلفن چی شهربانی، از داخل دیوار سیمی به تلفن ثابتی کشیدیم و از مکالماتش نوار برداشتیم. در آن نوار ثابتی از مردم، زمین و پول و فرش میخواست. من آن نوار را پیاده کردم و به شاه دادم. شاه وقتی ماجرا را فهمید، گفت: او چقدر طمع دارد. نوار را به فردوست داد و گفت: تذکراتی به ساواک داده شود. ما دیگر نفهمیدیم که فردوست تذکر داد یا نه؟..» [۱۸]
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۳۵۷.
۴ - دادگاه صدری و پایان کار ویصدری پس از سقوط پادگان و زندان جمشیدیه و عدهای از زندانیان توسط مردم بازداشت و به مدرسۀ رفاه اعزام شدند، [۱۹]
عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۴۱۵، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.
وی پس از بازداشت شدن از تاریخ ۱۶/۸/۵۷ از طرف فرمانداری نظامی، [۲۰]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی معاصر، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۲۵۹، تهران، اسناد تاریخی، ۱۳۸۳.
دادگاه که با حضور سه تن از قضات دادگستری و آیتالله صادق خلخالی تشکیل شده بود، ابتدا به اتهام سپهبد جعفرقلی صدری رسیدگی کردند، [۲۱]
عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ج۲، ص۳۷۴، تهران، گفتار، ۱۳۷۹.
پیش از آن که کیفرخواست دادستانی قرائت شود، آیاتی چند از کلام الله مجید قرائت شد و سپس رئیس دادگاه کیفر خواست را بدین شرح قرائت کرد: «...جعفر قلی صدری، ۱۸۵ فرزند فرجالله، شماره شناسنامه ۱۴۵۰۶، صادره از اصفهان، رئیس شهربانی کل کشور، سپهبد بازنشسته، دستگیری از زمان حکومت ازهاری، متهم است به فساد در ارض، محاربه با خدا و نایب امام، اقدام و قیام علیه حکومت ملی، قتل و کشتار مردم بیگناه، صدور دستور قتل آزادیخواهان، تشکیل کمیته مشترک ضدخرابکاری، برای سرکوب مجاهدین سیاهکل، متزلزل کردن اساس حکومت ملی و شرعی، صدور اعلامیههای مکرر مبنی بر دستگیری و کشتار آنان که جز آزادی چیزی نمیخواستند، تعقیب مبارزان و کشتار آنان، ریاست بر شهربانی کشور دو سال (از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ (در رژیم استبدادی و کشتار مردم بیگناه.» [۲۲]
مرکز بررسیهای اسناد تاریخی معاصر، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک (امیرعباس هویدا)، ص۲۸۱.
دادستان بر اساس ماده ۶۱ و ۶۲ قانون مجازات عمومی و قتل و شکنجه و ماده ۱۷۰ قانون مجازات عمومی و مصادره اموال تقاضای حکم عادلانه را دارد. به همراه دو تن دیگر از عوامل رژیم سابق سرگرد ناصر قوامی (معاون کلانتری ۱۳ تهران (بازار)، سروان ژیان پناه، یکی از مدیران زندان قصر (مدیر بند سیاسی - و معاون سرهنگ زمانی) محاکمه گردیدند. [۲۳]
خلخالی، محمد صادق (ایت الله)، خاطرات آیتالله خلخالی، ج۱، ص۳۵۹-۳۵۱، چاپ اول، تهران، نشریه سایه ۱۳۷۰.
وی سرانجام وی پس از محاکمه در دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد و حکم صادره در مورد وی به اجرا درآمد. [۲۴]
روزنامه اطلاعات مورخ ۱۹ اسفندماه ۱۳۵۷، ص۸
۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سپهبد جعفرقلی صدری»، تاریخ بازیابی ۹۵/۵/۲۸. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سده 14 (شمسی) | رجال سیاسی عصر پهلوی | ساواک | مقالات پژوهه | نظامیان عصر پهلوی
|